از مربی یوگای ایرانیام پیامکی دریافت کردم که میپرسید: «آیا هاکان فیدان (محمد) مصدق جدید سیآیای و موساد است؟» مقایسه رئیس آژانس اطلاعات و امنیت ملی ترکیه (MIT) و نخست وزیر اسبق ایران که با کودتای امآی۶ بریتانیا و سیآیای آمریکا سرنگون شده بود، مرا سردرگم کرد.
طی هفتههای اخیر، تمرکز بر فیدان به شدت افزایش یافتهاست. فیدان سوژه یکی از گزارشهای والاستریتجورنال در نهم اکتبر و یک مطلب تحلیلی به قلم دیوید ایگنیشس در روزنامه واشنگتنپست در ۱۶ اکتبر بود.
مطلب والاستریتجورنال دو نکته حیاتی دارد. اول این که مقامات آمریکایی معتقدند فیدان مسائل امنیتی و اطلاعاتی آمریکا را با همتایان ایرانیاش درمیان میگذارد. و دوم شک و تردیدها مبنی بر اینکه دولت ترکیه از طریق امآیتی به انقلابیون شورشی سوریه کمک میرساند، از جمله به افراطیهای مرتبط با القاعده.
ایگنیشس نیز در مقالهاش با ارجاعات متعدد به مقاله والاستریتجورنال، نتیجه میگیرد که فیدان و تبعا امآیتی، نام ده جاسوس ایرانی را که در خاک ترکیه با سازمانهای امنیتی اسرائیل ارتباط برقرار میکردند برملا کردهاست.
روزنامهنگاران در رسانههای ترکیه و بینالمللی مطالب والاستریتجورنال و واشنگتنپست را تعقیب کردند و همانطور که امبرین زمان، نویسنده المانیتور پیشتر گفت هاکان فیدان به سوژهای داغ برای تحلیلگران بدل شدهاست. نویسندگان المانیتور پیشتر درباره اینکه چه کسی ممکن است به دنبال فیدان باشد، و همچنین سرد شدن روابط اسرائیل-ترکیه نوشتهاند. من به سهم خود، برخورد امآیتی با این ادعاها در داخل ترکیه، و این که چطور روزنامهنگاران شکافهای موجود در افکار عمومی را به هم پیوند زدند و فیدان را تقریبا به یک قهرمان ملی تبدیل کردند، بررسی میکنم.
افکار عمومی در ترکیه مسئلهای حساس است. مسائل عمدهای چون حمله به دفاتر پلیس - یک اقدام تروریستی- و یا مسئله میزبانی مسابقات المپیک شاید منجر به اعتراض عمومی نشود. اما، به دنبال انتشار دو مقاله اخیر در رسانههای بینالمللی، امآیتی یک کمپین ظریف و در عین حال تاثیرگذار براه انداخت تا صحنه را عوض کند. مطلبی که روزنامهنگار باتجربه ترک، چنگیز چاندار برای المانیتور نوشت با ذکر جزئیات جریان اخبار منفی درباره حزب عدالت و توسعه (AKP) در رسانههای بینالمللی را بیان میکند. چاندار فقدان «صداهای منتقد» داخلی درباره فیدان را به حال و هوای تعطیلات عید نسبت میدهد.
من ضمن احترام به چاندار، درباره این موضوع خاص با او مخالفم. در عصر اینترنت، مردم اشتیاق خود به تعقیب اخبار سیاسی را حتی هنگام تعطیلات و مسافرت هم حفظ میکنند. برعکس، چون ایام تعطیل بود، تقریبا همه وقت بیشتری برای دنبال کردن اخبار و مشارکت در گفتوگوها در رسانههای اجتماعی را داشتند. همچنین نگاه کوتاهی به مطالب تحلیلی درباره فیدان از ۱۶ اکتبر به بعد، ادعای مرا اثبات میکند.
فیدان روی صفحه اول تمامی روزنامههای ترکیه بود و تقریبا ۱۰۰ مطلب تحلیلی درباره او نوشته شد. تقریبا تمامی این تحلیلها - نه فقط مطالب روزنامهنگاران حامی حزب عدالت و توسعه- بلکه مطالبی که در رسانههای «حاشیهای» مانند آیدینلیک منتشر کردند، پشت فیدان ایستادند. در توئیتر حتی سرسختترین مخالفان حزب عدالت و توسعه در حمایت از فیدان یکصدا شدند. #WesupportHakanFidan و #HakanFidaniYedirtmeyiz (هاکان فیدان را وانمیدهیم) دو تا از پراستفادهترین هشتگها در توئیتر، در حمایت از فیدان بود.
علت حمایت افکار عمومی ترکیه از فیدان چه بود؟ مبالغه نیست اگر بگوییم تمام منفیبافیهای رسانههای بینالمللی علیه فیدان، مانند چسب شکاف بین گروههای مختلف در ترکیه را پر کرد. پیش از هر چیزی، من بر اهمیت یک مطلب دیگر تاکید دارم، که بر اساس ادعاهای ایگنیشس، در «جوئیش پرس» منتشر شد. این جمله یوری یانُوِر، نویسنده این مطلب اگر تمامی مطلب را نگوید، حق آن را ادا میکند: «اگر قرار باشد که یک نفر یک روز صبح در اتومبیلش سورپریز شود، آن یک نفر فیدان، رئیس دستگاه جاسوسی ترکیه است.»
به احتمال بسیار، این جمله بود که عموم مردم ترکیه را متحد ساخت. حتی کسانی که نه از فیدان دل خوش و نه حزب عدالت و توسعه را قبول دارند، به شدت از افزوده شدن یک «ترور هدفمند» علیه یک بروکرات ترک به فهرست اموری که باید انجام شوند، ناخرسند شدند. این یک خط قرمز مشخص برای ترکها بود، و نتیجه معکوس داشت. بهعلاوه، تحقیر سیاستهای اسرائیل در ترکیه فراتر از خطوط ایدئولوژیک است. به این معنا که تنها حامیان راستگرای عدالت و توسعه نیستند که از مخالفت با اسرائیل خشنود میشوند، بلکه حامیان چندین حزب چپگرا و حتی لیبرال هم سیاستهای اسرائیل علیه فلسطینیها و دیگر کشورهای منطقه را رد میکنند. محوریت اسرائیل و موساد در این خبر و این که اسرائیلیها خواستار مرگ فیدان هستند، حمایت از فیدان در ترکیه را تقویت کرد.
تیم رسانهای فیدان شایسته توجه شایان است. از اولین روز ماجرا، این تیم کمپین رسانهای قدرتمندی راه انداخت. آنان اطمینان حاصل کردند که هرگونه انتقاد از فیدان یا متهم کردن او، یک اقدام اسرائیلگرا، و هر گونه اقدام حمایتی از اسرائیل غیرمیهنپرستانه و در نتیجه غیرقابلقبول تلقی شود. کمپین حمایت از فیدان به شکل جالبی مردم دارای سلایق گوناگون و مختلف را گردهم آورد، که شاید اولین مورد در چنین مقیاسی پس از جنبش گزی باشد. تیم فیدان توانست عموم ترکها را متحد کند، کاری که از جنبش گزی به بعد، حزب عدالت و توسعه از انجامش ناتوان بودهاست.
این کمپین رسانهای همچنین توانست اتهام «مامور ایرانی» زدن به فیدان را بیاعتبار سازد. با درنظر گرفتن نگرانی اکثریت مردم ترکیه از بازوهای مرتبط با القاعده در مرز سوریه، و ناکامی سیاست حزب حاکم عدالت و توسعه در آن کشور، متقاعد کردن مردم به این که رئیس امآیتی، مامور ایران است کار دشواری بود. جان کلام این که، در این فضای بهشدت ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی، هیچیک از اتهامات به فیدان نچسبید.
حال پرسش این است که: این چطور ممکن شد؟ وقایع مشابهی درمورد اردوغان و دیگر وزیران ترکیه به رسانههای بینالمللی راه یافته، و ما شاهد یک مقاومت عمومی متحد نبودهایم. حتی مدیریت دیپلماسی عمومی ترکیه برای دستیابی به مخاطبان غربی و یا آن دسته از ترکهایی که حامی عدالت و توسعه نیستند، با چالش مواجه شدهاست. تازهترین جُکی که بر سر زبانهاست این است که ترکها چقدر در ربودن قلب و ذهن موریتانی مقتدرند.
فیدان تیم دیگری را برای کنترل روابط رسانهای امآیتی تشکیل داده است. این تیم در متحدساختن مردم ترکیه حول یک دلیل مشترک، کاملا درست عمل کردهاست.
پرسش بعدی این است: امآیتی بعد از این چه خواهد کرد؟ به نظر من، امآیتی، به عنوان موسسهای که به برتری چشمگیری نسبت به وزارتخانههای دفاع و امور خارجه دستیافته و جایگاه داخلی خود را تثبیت کرده، یک لابی ظریف میانمدت را برای احیای تصویر ترکیه در ایالات متحده برپاخواهدکرد. حزب عدالت و توسعه باید به خوبی از این نکته مطلع باشد که ترکیه نباید شهرت خود بهعنوان یک متحد آمریکا را از دست بدهد و به گروه «کشورهای یاغی» سقوط کند. آنچه که از آسیبزدن به فیدان بازماند، احتمالا او را به نیرویی برای معامله در پایتختهای عمده جهان بدل میکند. سوال حیاتی این است که آیا آشتی از شرایط موجود، ملایمتر خواهد بود یا خشنتر.
پینار ترمبلی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی در دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس است و عضو هیأت علمی پومونا، دانشگاه پلیتکنیک ایالتی کالیفرنیا است. مطالب او پیشتر در حریت، دیلینیوز و زمان انتشار یافته است.